ای کاش چون پروانه در شمع جمال او میسوختیم!
ای کاش که ما از خواب برخیزیم و در اوّل منزل که یقظه ( و بیداری ) است وارد شویم؛ وای کاش که او - جلّ و علا - با عنایات خفیه خود از ما دستگیری فرماید و به خود و جمال جمیلش رهنمود فرماید؛ وای کاش که این اسب سرکش چموش نفس، آرام شود و از کرسی انکار فرود آید؛ و ای کاش این محموله سنگین را زمین میگذاشتیم و سبک بارتر رو به سوی او میکردیم؛ وای کاش که چون پروانه در شمع جمال او میسوختیم و دم در نمیآوردیم؛ وای کاش که یک گام به قدم فطرت بر میداشتیم و این قدر پای به فرق فطرت نمیگذاشتیم وای کاشهای بسیار دیگر که من در پیری و در آستان مرگ از آنها یاد میکنم و دسترسی به جایی ندارم. و توای فرزندم، از جوانی خود استفاده کن و با یاد او - جلّ و علا - و محبّت به او و رجوع به فطرت الله بزیست و عمر را بگذران.
[ صحیفه امام خمینی ، جلد 16 ، صفحات 207 تا 226 ]