سلام…
سلام…
در رابطه با چگونگی رعایت عفاف در تحصیل علم برای بانوان سوالاتی دیگر پیش می آید که در ادامه به آنها می پردازیم:
سوالی که مطرح میشود این است که تدریس مردها نیز اولا :یک کار اجرایی است و اگر زن ها نمی توانند با مردها تماس بگیرند ،چگونه می تواند با تدریس در مجامع علمی قاضی ،مجتهد،مرجع تقلید،والی و فرمانده لشگر تربیت کند و ثانیا :اثبات وجوب تعلیم و آموزش توسط زن ،کار آسانی نیست و در صورت عدم وجوب ،با توجه به اینکه شنیدن صدای زن برای مرد مکروه است ،لذا تدریس او نه تنها زمینه ی کمال و ارزش نیست ،بلکه یک ضعفی برای او خواهد بود!
جواب شبهه این است که اولا : کار تعلیمی غیر از کار اجرایی روزانه است.چون تدریس در جمع محققان ،با کارهای اجرایی روزانه ی صدها نفر که با گلایه و اعتراض و در گیری همراه است تفاوت دارد.
در کارهای علمی عمیق که هم شاگرد وظیفه شناس است و هم استاد وظیفه دان،محذوری ایجاد نمی شود.
و ثانیا : اگر زنانی بتوانند به مقام شامخ فقاهت برسند و به نکات دقیقی از مطالب اسلامی آگاهی یابند که مردها به آن توجه نکرده اند،در این مقام تدریس و تعلیم بر زن واجب عینی می شود .چه اینکه اگر علومی را هم زن بلد باشد و هم مرد بداند،تعلیم و تدریس واجب کفایی می باشد. پس اثبات وجوب تعلیم جاهلان -بر زن-کار مشکلی نیست.
در نحوه ی تعلیم نیز اگر زنی به چنان مقام علمی برسد که بتواند در سطح عالی حوزه های علمیه و مراکز علمی و دانشگاه ها تدریس کند چنانچه جزو"القواعد من النسا “باشد سن سالمندی ایجاب می کند که در مساله ی حجاب از تخفیف برخوردار باشد-در صورتی که تظاهر به زینت نداشته باشد-چه رسد به صدا که صدا و صوت زن در صوری که سخن معروف بگوید، عورت نیست.
و اگر به حد “القواعد من النسا”نرسیده باشد ،چون تعلیم یا واجب عینی یا کفایی است و شنیدن صدای زن گرچه احتمال دارد برای مرد مکروه باشد ولی مکروه بودن اسماع صدا برای زن بعید است.(مگر به دلیل خاص)چرا که این گونه حکم ها ملازم هم نیستند . اما اینکه آیا مرد می تواند نگاه کند یا نه ؟
حکمی جدا دارد .این طور نیست که هرچه پوشاندنش بر زن واجب نباشد نگاه مرد هم جایز باشد و در صورتی که ثابت بشود اسماع مکروه است، این کراهت نظیر کراهت در عبادات به معنا “اقل ثوابا“است.
این گونه امور از باب اهم و مهم هستند که در صور تزاحم دو حکم ،مفهوم کراهت به “اقل ثوابا “بر می گردد.
در نتیجه : آن کسی که این مجاهدت را تحمل می کند و برای رضای خدا،تدریس می کند و تعلیم می دهد ،چه به صورت نوار و اگر ممکن نشد ،من ورای حجاب و اگر هیچ یک میسر نشد به صورت حضوری ،این یا کراهت ندارد و اگر کراهت داشته باشد نظیر کراهت در باب عبادات است.
به عنوان نمونه خطبه ای که در باب احتجاجات معصومین (علیهم السلام) از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل شده که مربوط به مساله تعلیم است .زیرا برای آن حضرت واجب نبودکه به خاطر استرداد فدک یا استحقاق خلافت همسرش ،آن خطبه ی مفصل توحیدی را مطرح کند.در صورتی که این خطبه تقریبا یک جز قرآن کریم است.انگیزه ی قیام و اقدام آن حضرت برای تعلیم و تدریس و مناظره ی سیاسی و شرکت و حضور در صحنه جهت استردا خلافت و فدک بود. اتفاقا یکی از حافظان و ناقلان این خطبه ی نورانی وجود مبارک حضرت زینب(سلام الله علیها) است که در دوران خرد سالی آن خطبه را آموخت ،فهمید و نقل کرد.ولی چون متاسفانه شناخت ما از اولیای دین در حد مجالس سوگ و ماتم است ،دیگر از معارف بلند عقلی آنان بی خبریم که چه کردند و چه گفتند.(زن در آیینه جلال و جمال ،عبدالله جوادی آملی،ص403-405)
السلام علیک یااباعبدالله الحسین علیه السلام
فرزند پاک رسول الله صلی الله علیه و آله ؛ حسین جان، می خواهم صحیفه ای برایتان بنویسم تا جامع المقدمات عشق باشد، دایرة المعارفی که مرجع ضمیرآگاه طلاب قرار گیرد.
محبت تو نه معرب است و تغییر پذیر، بلکه مبنی است و بنایش بر عشق، هیچ مضافی نتوانسته است این محبت را جر دهد و به راستی حمایت از سید علی (ارواحنا له الفداء) تداوم عشق حسین علیه السلام است.
حسین جان؛ دوستی با تو نه در حال استتار است، که مهری است بارز و ظاهر که هیچ گاه از قلوبمان منفصل نیست. هر چه مُحِبُ را تجزیه و تحلیل می کنیم فاعل، دلسوختگان مکتب تو اَند و مفعول، انتَ. و به راستی وجودمان بدون پیروزی از تو و بدون درس گرفتن از تو « لا تدل علی معنی فی نفسه بل فی حبک » هیچ حرف عطفی نمی تواند بین ما و دشمنان تو ارتباط برقرار کند حتی اگر به ظاهر سببی برای خود بیابد تغییر ناپذیرند و ما از آن ها انصراف داده ایم.
به همه جهانیان اعلام کرده ایم و برایشان این مطلب را تحلیل کرده ایم که ما مثل مبتدا در ابتدای راهیم، خبرمان بعداً خواهد آمد. اگر چه اصل در خبر موخر بودن است اما خبرهای متواتر مقدم هم در باب آخر الزمان فراوان داریم. به همگان می گوئیم ما کسی را داریم عملش عینا عمل حسین است مالکی داریم که مثل ضمیر حتی در حال استتار نیز عمل می کند و معتقدیم خامنه ای عزیز نائب فاعلی که تمام ویژگی ها اختیارات فاعل را دارد.
ما قومی هستیم مبنی بر فتح، دشمنان ما بدانند هیچ گاه تن به اعراب های تحمیلی دشمن نداده ایم. ما رجال نکره ای نیستیم که الف و لامشان در تعریفمان موثر باشد. اگرچه 8 سال دشمن ما را به باب اشتغال برده بود ولی این دلیل نمی شود که وقف کنیم، ما را از شیفتگان خدمتیم و بر سر عمل تنازع داریم.
یابن رسول الله کمکمان کن تا صفات ما مشبهة بالامام باشد ما از افعال ناقصه بیزاریم. افعال جامعه اسلامی ما باید تام و کامل باشد تا کارهای مخالفان و معاندان را نه تنها تعلیق که مُلغای از عمل نماید.
جهانیان بدانند که هیچگاه با واسطه ای به دشمنان متصل نخواهیم شد. انفصال ما مبنی است، مبنی بر خون حسین علیه السلام در حمایت از فرزند صالحش سید علی خامنه ای ارواحنا له الفدا، پس یاران آشنا و حامیان سبیل حسین بیایید ما هم به پیروزی از قافله سالار عشق، معرفت را به خوبی تجزیه و تحلیل کنیم. صداقت را در وجودمان به عنوان اسم فاعل صرف کرده، خوبی و نیکی و عمل به خیر را در همه زمان ها و برای همه صیغه ها صرف کنیم. بیایید برای ظهور مولایمان در آینده نزدیک تر از سین و سوف دعا کنیم و همواره حامی خامنه ای این مشبة بالحسین باشیم و تحت لِوای ولایت از خط حسینی حمایت کنیم تا نکند مکر بنی صاعده تکرار شود که علی در قفس خانه گرفتار شود شمع تا معرکه حضور است اینجا عافیت از سر پروانه به دور است .
اینجا تا بسیجی به تنِ زخمی خود جان داد مرز اسلام در این مُلک نگهبان دارد یاعلی
اسلام تنها آیینی است که به شخصیت انسانی زن توجه کرده و حق او را ادا کرده و آزادی،اختیار و انتخاب او را به رسمیت شناخته و او را همپای مرد در همه ی زمینه ها شرکت داده است . اعتراف نویسنده مشهور غربی “گوستاولوبون"در این باره یاد کردنی است:
اسلام اولین مذهبی است که در اصلاح حال زنان و ترقی و تعالی آنان قدم های خیلی وسیعی برداشته است زیرا این مطلب مسلم است که در میان تمام مذاهب و اقوامی که قبل از اسلام آمده اند وضع و حالت زن زیاده از حد ضایع و خراب بوده است.
اسلام به جای آن که از مقام زن کاسته و وی را پست و فرومایه معرفی کند،مقام زن را در جامعه بسی بالا برده ،نسبت به ترقی و سعادت وی خدمات نمایانی انجام داده است.این تنها عقیده ی ما نیست بلکه “کوسن دو پرسوال"و “بارتلمی سنت هیتلر"هم قبل از ما بر این عقیده بوده اند.
در عصر ما ،که غرب مدعی دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان است و حتی در تبلیغات وسیع ،اسلام را مخالف حقوق بشر و زن معرفی می کنند،گرایش گسترده ی غربیان به خصوص زنان به اسلام بهترین گواه بر آن است که حقوق انسان و زنان در اسلام بهتر رعایت می شود و غرب متجدد نیز مانند دیگر جوامع و اعصار گذشته نتوانسته حقوق زنان را ارج نهدو آنان را از مظلومیت تاریخی نجات دهد .(مروری بر جایگاه زن در اسلام ،پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه (احمد حیدری)،ص15)
هرچه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حامل است فاطمه حلال صدها مشکل است
میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)و روز مادر ،بر همه ی شما عزیزان مبارک باد
سنجیده گویی و پرهیز کاری در گفتار و نشست و برخاست ،فرازی دیگر از تعالیم اخلاقی دخت آفتاب حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) است.آموزه ای که هر گاه به طور جدی به آن نگریسته شود و به گونه ای جدی به آن عمل شود،تحولی بنیادین در شیوه ی هر یک از ما می آفریند و آرمان گرایی ،برجسته سازی مرز های اخلاقی و توجه به باید ها و نباید های الهی را در زندگیمان ،رسالتی همیشگی می سازد،به سخن زهرای بصیر و عزیز بنگریم که فرمود:
“پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به من فرمود:بدترین امت من کسانی هستند که از نعمت های فراوان تغذیه می کنند،غذاهای رنگارنگ می خورند جامه های رنگارنگ می پوشند و بی پروا سخن می گویند.”
شناختی چنین والا نسبت به وظایف و تکالیف انسان های ارزش مدار سبب گردیده بود که فاطمه (سلام الله علیها) در سراسر زندگی خود، دارای ادب نسبت به خدا و خلق خدا باشد و حد هر چیزی را حفظ کند.بی جهت نبود که ام سلمه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می گفت:
پس از ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) من عهده دار امور دختر آن حضرت شدم اما به خدا قسم او، باادب تر و آگاهتر از من به همه ی مسائل بود.(روش ها و بینش های حضرت زهرا(سلام الله علیها) درباره ی:یک زندگی زیبا ،احمد لقمانی،ص200)
بنده ی من ،من خدایم سوز دل را ساز کن هر چه می خواهد دل تنگت به ما ابراز کن
گر،در از روی محبت، کس به رویت وا نکرد باز کردم در بیا و اخم خود را باز کن
هر که هستی ،هر چه هستی ،با خلوص دل بیا گر نیازت را ندادم ،شکوه را آغاز کن
دوزخی را من بهشتی می کنم با توبه ای پس بیا با توبه ، خود را پیش ما ممتاز کن
گر که از بار گنه خم گشته پشتت غم مخور دل به عفو ما ببند و ترک حرص و آ ز کن
در مقام توبه کردن عاری از کبر و ریا می خرم ناز تو را پس هر چه خواهی ناز کن
در احادیث ،خدمت زن و مرد ،جهاد محسوب شده با این تفاوت که امام علی (علیه السلام) فرمود: جهاد المرئة حسنُ التبعل : جهاد زن خوب شوهر داری کردن است و مردی که برای همسرش تلاش می کند مانند مجاهد در راه خداست امام صادق(علیه السلام) فرمود: الکاد علی عیاله کالمجهاد فی سبیل الله. (300نکته ناب تربیتی،اخلاقی)
امام صادق( علیه السلام):
برای مؤمن شایسته نیست درمحفلی بنشیند که درآن مجلس معصیت خدا می شود وخودش هم نمی تواند وضع را تغییر دهد.(میزان الحکمه)
بادمجان نارس باعث تحریک کسانی می شود که آسم یا برونشیت دارند این درحالی است که بادمجان اثر نرم کننده دارد وبه علت دارا بودن آهن دررفع کم خونی داروی مؤثر است بادمجان را می توان برای از بین بردن ورم والتهاب روی عضوملتهب گذاشت-
رشد بادمجان وشاخه های خشک شده آن وبرگ های آن اثر بند آورنده خون را دارا است ومی توان ازآن برای درمان انواع خونریزی ها استفاده کرد.
بادمجان پادزهر خوبی برای مسمومیت های حاصل از مصرف قارچ سمی است،
همچنین گرفتگی رگهای قلبی را باز می کند.
بادمجان برطرف کننده یبوست نیز است.
از بادمجان می توان به عنوان مسکن برای تسکین درد شکسته استخوان یاضرب خورده استفاده کرد، بدین طریق که باید بادمجان را در فربگذارید تا نیم پز شود وسپس آب آن را فشار دهید وبعد به نصف این مقدار آب شکر قهوه ای به آن اضافه کنید آن را به هم بزنید وبنوشید.
بادمجان ممکن است در معده های ضعیف ایجاد آلرژی کند وبا همه خواصی که دارد نباید مورد استفاده افرادی که بواسیر ودرد چشم دارند قرار بگیرد.
حمیده همسر امام جعفر صادق(علیه السلام) و مادران ائمه (علیهم السلام) نیز از علم بی بهره نبودند،چنان که در باره ی حمیده داریم:
او در مقامات علمی به نقطه ای رسید که امام صادق (علیه السلام) به بانوان می فرمودکه در مسائل احکام علمی به او رجوع نمایند.
نقل شده که عبدالرحمان بن حجاج از آن حضرت پرسید :در اینجا (در مکه کوسم حج)فرزندی به دنیا آمده ،وظیفه چیست؟حضرت فرمود:به کنیزی بگو تا از همسرم حمیده بپرسد و حمیده پاسخ داد:هنگامی که روز ترویه شد(هشتم ذی الحجه)از جانب او نیت کنید و لباس دوخته از او بیرون کنید.(لباس احرام به طفل بپوشانید.) (بهاءالدین قهرمانی نژاد،مادران آسمانی ،ص154)
پروفسور حسابی که در سن 96 سالگی از دنیا رحلت کرد، چنان از فرصت های خویش بهره می برد که تا 94 سالگی به تدریس اشتغال داشت.
ودرهمان زمان با وجود آنکه دیگر قادر به راه رفتن نبود واز نعمت تکلم نیزمحروم گشته بود، تصمیم به آموختن زبان آلمانی گرفت تا بلکه بتواند از این طریق کتاب هایی را که به آن زبان تألیف گردیده مطالعه وبررسی کند.
عقیله بنی هاشم حتی آگاهی به حوادث آینده را از پدر بزرگوار خود فرا گرفته بود،همان گونه که بعضی از اصحاب خاص پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) مانند سلمان ،ابوذر و برخی از یاران حضرت علی (علیه السلام) مانند میثم تمار و رشید هجری به این گونه اسرار آگاه بودند.(خادم حسین فاضلی،رفتار های حضرت زینب(سلام الله علیها) ،ص79و80)