خوش بحال آنان که امام (علیه السلام) با آنها این گونه برخورد کند:
السلام علیک یا امام موسی کاظم(علیه السلام)
شطیطه زن مومنه ای بود که در نیشابور زندگی می کرد ، هنگامی که شیعیان نیشابور خواستند اموالی بسوی حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) بفرستند ، او هم درهمی را همراه با بافته ای، که پنبه اش را با دست خود سرشته بود و چهار درهم ارزش داشت فرستاد .
امام (علیه السلام) آنچه این زن با ایمان فرستاده بود پذیرفت و به آورنده فرمود:
“سلام مرا به شطیطه برسان و این کیسه ی پول را به او بده .”
و در آن کیسه چهل درهم بود .سپس فرمود:"و قطعه ای از کفن های خود را که از دهکده خودمان، قریه صیدا قریه ی فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) پنبه اش به دست آمده و خواهرم حلیمه دختر امام صادق(علیه السلام) آن را با دست خود رشته است برای او هدیه می فرستم.”
و وقتی این زن مومنه از دنیا رفت ، امام (علیه السلام) با شتری که داشت کنار پیکرش حضور یافت ، و مقدمات دفن او را فراهم ساخت ، سپس بر شتر خود سوار شد و رو به صحرا کرد و روانه شد و فرمود:"من و دیگر امامان هر کدام در زمان خود باید در مراسم دفن شما در هر شهری که باشید حضور پیدا کنیم، پس د ر امور خود تقوا پیشه کنید.”
(هنگامی که شطیطه از دنیا رفت انبوه شیعیان برای نماز خواندن بر جنازه اش اجتماع کردند ، حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) که بر شتری سوار شده بود در آنجا حضور یافت ، و از مرکب پیاده شد و با آن جمع بر پیکر آن زن مومنه نماز خواند و هنگامی که او را در میان قبر می نهادند شاهد آن صحنه بود و از خاک قبر مطهر امام حسین (علیه السلام) در میان قبر او ریخت.
(ترجمه کتاب القطره،آیه الله علامه سید احمد مستنبط ،ج1،ص596)