علمدار کربلا...
07 شهریور 1391 توسط مدیدیان
آب رو جیره بندی کردند اونم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مونده بود مگه می شد خورد!
تازه به من هم آب نرسید…
لیوان رو به سمتم گرفت و گفت:من زیاد تشنم نیست ، نصف آب لیوان من رو تو بخور فکر کردم با خوردن نصف لیوان آب ، سیراب شده آب رو گرفتم و خوردم
فرداش که بچه ها گفتند جیره هر رزمنده نصف لیوان آب بوده
تازه فهمیدم اون جوانمرد چیکار کرده تو اوج تشنگی آب رو به من بخشید…
یاد علمدار کربلا افتادم