یک قاچ خربزه!!!
19 مرداد 1391 توسط مدیدیان
پیوند: http://google.com
دست برد یک قاچ خربزه بردارد، اما دستش را کشید؛
انگار یاد چیزی افتاده بود.
گفتم:” واسه ی شما قاچ کردم بفرمایید.!”
نخورد. هرچه اصرار کردم، نخورد.
قسمش دادم که این ها را با پول خودم خریدم و الان فقط برای شما قاچ کرده ام. باز قبول نکرد. گفت"بچه ها توی خط از این چیزا ندارن.”
شهید باکری