سلام…
سلام…
این پست رو بخاطر درخواست یكی از عزیزان میذارم:
منبع:كتاب “زن در آینه جلال و جمال” از آیت الله عبدالله جوادی آملی “
به یاد دارم كه یكی از مراجع گذشته شفاها چنین گفت : مرجعیت زن مایه ی هتك این مقام منیع است ،گفتار مزبور ناشی از نشناختن هویت انسانی زن از یك سو ،و معرفی ظالمانه ی نظام طغیان و تعدی ، از زن به عنوان كالای غریزه و اقتصاد از سوی دیگر ،محروم نگه داشتن این قشر عظیم بزرگوار از ورود در معارف والا و منیع عقلی و نقلی از سوی سوم ،و ناباروری خود ،برای خود زنان از جهت چهارم و نیز برخی علل و عوال مستور و مشهور دیگر بوده و می باشد . سرگذشت اجماع درباره ی اشتراط مرد بودن مرجع تقلید همتای سرگذشت دعوی اجماع بر اعتبار ذكورت در قاضی است . لازم است توجه شود كه جنبه ی عاطفی بودن زن ذاتا مانع تعدیل قوای عقلی و فكری او نخواهد بود و تمام بحث در صورتی است كه زن چون مرد در (از) اعتدال عقل نظری برخوردار بوده و جنبه ی خردورزی و فرزانگی معتبر در قضا و مرجعیت مقهور عاطفه و احساس نگردد، زیرا گاهی خردورزی برخی از مردان ، مقهور بعضی از شوؤن نفسانی او شده و جنبه ی فرزانگی آنها تحت پوشش دیگر جنبه های نفسانی قرار می گیرد ،كه در این حال چنین مردی واجد شرایط قضا یا مرجعیت نمی باشد . ممكن است لزوم ارتیاض و تمرین زنان برای تعدیل عواطف بیشتر از مردان باشد ، لكن اگر در پرتو تمرین،شرایط مساوی پدید آید دلیلی بر محرومیت زنان از سمت های یاد شده به ویژه نسبت به جامعه ی زنان وجود ندارد. مطلب مهمی كه حرمت آن بیش از هرگونه حقوق و مزایای اجتماعی است آن است كه زن در عین فراگیری علوم و فنون سودمند اسلامی ، پرورش نسل آینده یعنی انسانهای واقعی و امت اسلامی را به عهده دارد . به عبارت دیگر جامعه ی آینده بر زنان كنونی حق انسانی و الهی دارند،مبادا ارزش های مادی و عادی ، مقام والا و منیع مادری را به دست نسیان بسپارند و آن را كمتر از سمت های دیگر وانمود كند،و خانه داری و مدیریت داخلی خانواده كه ركن اصیل جامعه ی اسلامی است كم رنگ گردد ،یعنی نه اعضای خانواده مجازند مقام شامخ مادری را تنزل دهند و نه افراد جامعه مأذونند ،منزلت رفیع مدیریت داخلی خانه را سبك تلقی كنند ،و نه نظام حكومتی و سیستم اداره ی جامعه حق دارد از بهای لازم آن غفلت یا تغافل كند و نه خود زنان مأذونند كه از شناخت چنین جایگاه رفیعی جاهل بوده یا تجاهل نمایند . نمونه ی سموّ منزلت مادر و علوّ مرتبت زن در اصل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هشت ساله و دوران سازندگی پس از آن همچنان مبرهن و مشهود می باشد.”
۱سال بندگی خدا
12 ماه شادی
52 هفته پیروزی
365 روز سلامتی
8760 ساعت عشق
525600 دقیقه برکت
3153000 ثانیه دوستی
خدایا اگر میدانی که عاشقت شدهام،
مرا به سوی خود فراخوان
و الّا مرا رشد بده
و توفیق تکامل الیالله نصیبم کن
تا لایق شهادت گردم.
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بیخبری نمانیم. خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم.
خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن که برای تو برود. شهید معلم مهدی رجب بیگی؛ متولد سال 1336 - شهادت 5 مهر 1360 ترور توسط مجاهدین خلق
ای خدا، این دلم، جانم، روحم فقط تو را میخواهد. دیگر طاقت ماندن در میان دنیا و دنیائیان را ندارد و میخواهد از وادی پر از گناه و وادی ساده کوچ کند و در وادی عشق و صفای روحانی فرود آید. ای انسانها روح را الهی کنید، از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید. شهید حسین یحیایی محل تولد تهران به سال 1344، محل شهادت شلمچه به سال 1365
اتل متل یه خونه ، یه خونه ی خرابه
اتل متل یه دختر ، دختری که نشسته ، دست میزاره رو پاهاش ،اره چشماشو بسته اتل متل یه عمه ، عمه که خواب نداره ، خواب و خوراک نداره ، همش میگه رقیه
اتل متل یه دیوار ، دست شبیه مادر ، قد کمی خمیده ، صورت بچگونه ، مگه میشه ، نمیشه !
اتل متل یه چادر ، چادری که خاکیه ، چادر آتیش گرفته ، چاک خورده دور و برش
اتل متل رقیه ، رقیه ی بی بابا ، رقیه ی سه ساله ، میخ در رو ندیده ، ولی از این نیزه ها ، کلی خاطره داره …
20دیماه
مراسم اولین سالگرد شهادت مصطفی احمدی روشن، شهید عرصه دانش و جهاد علمی و همرزم وی شهید رضا قشقایی چهارشنبه ۲۰ دی ماه برگزار می شود.
به گزارش پژواك، این مراسم معنوی از ساعت نه ونیم صبح در مسجد شهدای سازمان انرژی اتمی واقع در سایت شهید شهریاری با حضور مقامات کشوری و لشگری و همراهان و همرزمان آن شهید والامقام و احاد ملت شریف و شهیدپرور برگزار خواهد شد. شهیدان مصطفی احمدیروشن و رضا قشقایی صبح چهار شنبه 21 دی ماه 90 بر اثر انفجار یک بمب مغناطیسی در خودروی آنها در میدان کتابی ابتدای خیابان گل نبی تهران بدست عوامل استکبار به شهادت رسیدند.